حالت سیاه
30-11-2024
Logo
عقيده - عقيده و اعجاز - درس (32-36) ارکان تكليف: وقت -1- عمل صالح
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

 سپاس خداوند جهانیان را و درود بر سیدنا محمد راستین وعده‌ی امانت دار. بار خدایا ما را از تاریکی‌های نادانی و توهم به سوی نور معرفت و دانش و از لجنزار شهوت‌ها به سوی باغ‌های بهشت برین بیرون ببر.
با درس سی¬ و دوم از دروس عقیده و اعجاز در خدمت شما هستیم.

همه‌ی انسان‌ها مکلف به پرستش پروردگار خویش هستند:

 در درس گذشته به موضوع وقت به عنوان یکی از ارکان تکلیف پرداختیم و انسان مکلف به پرستش پروردگار خویش است. پرستش عبادتی داوطلبانه آمیخته به محبت قلبی مبتنی بر شناخت یقینی است که به سعادت جاودانه می‌انجامد.
وقتی که خداوند انسان را مکلف به پرستش خویش نموده است، ارکان تکلیف را در اختیار او گذاشته است. یک هستی به او داده که وجود الله و یگانگی و کمال او را فریاد می‌زند. عقلی به وی داده که خدا را به او می‌شناساند. فطرتی داده که اشتباهاتش را برطرف می‌نماید و شهوتی به او بخشیده که او را بر می‌انگیزد و اختیاری به وی عطا نموده که کارش را با ارزش می‌نماید و سپس وقتی به او ارزانی داشته که ظرف اعمال او است. 

عمل صالح نتیجه‌ی طبیعی ایمان است:

برادران گرامی، ایمان نتیجه و میوه دارد. وقتی به خداوند، فرستادگان، کتاب‌ها و روز آخرت ایمان آوردید و به خدا به عنوان آفریننده و پروردگار و تقدیرگر یقین نمودید و او را موجود و یگانه و کامل دانستید و به نام‌های نیک و صفات برتر او ایمان داشتید در این صورت پس از ایمان باید چه کرد؟ اگر به این ایمان بسنده کردید؛ این ایمان هیچ چیز را تغییر نمی‌دهد و نزد خداوند درجه و مقام شما را بالا نمی‌برد زیرا شیطان ملعون نیز ایمان داشت: 

﴿ فَبِعِزَّتِكَ ﴾
﴿ به عزت تو سوگند ﴾

 

( سوره ص: 82 )

 و گفت:

 

﴿ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴾
﴿ تا روزی که برانگیخته شوند مرا مهلت ده ﴾

 

( سوره اعراف )

 و گفته است:

 

﴿ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ ﴾
﴿ مرا از آتش آفریدی ﴾

 

( سوره اعراف: 12 )

﴿ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴾
﴿ مرا از آتش آفریدی و او را از گل آفریدی﴾

( سوره اعراف: 12 )

 ایمان ثمره‌ای دارد که اگر نباشد ایمانی راستین نخواهد بود. ایمان در عمل صالح نمود می‌یابد. عمل صالح نتیجه‌ی طبیعی ایمان است. یا به محض اینکه حقیقت ایمان در دل مومن جای گیرد با حرکت خود را نمودار می‌سازد. مومن جنبش دارد. موضعگیری را انتخاب می‌کند. به خاطر خدا می‌بخشد و بازمی دارد. به خاطر خدا صله رحم انجام می‌دهد یا قطع رحم می‌کند. به خاطر خشنود یا خشمگین می‌گردد. حرکتی وجود دارد. ایمان راکد، منفی است و جنبه‌ی غرور و خودبزرگ بینی دارد، هیچ تاثیری ندارد. انگیزه نمی‌دهد، حرکتی ایجاد نمی‌کند، و یاری نمی‌بخشد. موضعی برنمی گزیند، مخالفت و یا موافقت نمی‌کند. منفی است. این حال مسلمانان است موضعگیری منفی، گاهی مومنی را می‌بینید که سر در لاک خود فرو برده و در هیچ امری مشارکت نمی‌کند و یا ممکن است مومنی منفی گراست و کاری انجام نمی‌دهد. 

کسی که می‌خواهد به دیدار خداوند برود باید عمل صالح انجام دهد تا وارد بهشت شود:

 بنابراین به محض جای گرفتن حقیقت ایمان در دل مومن، با حرکتی خود را نمودار می‌سازد. یعنی به عیادت بیماری می‌رود، برادری را نصیحت می‌کند، گرسنه‌ای را غذا می‌دهد، در جلسه‌ی درسی شرکت می‌کند، پریشانی را پند می‌دهد، دو تن را آشتی می‌دهد، یتیمی را سرپرستی می‌کند، یعنی در حرکت است، بدون حرکت چیزی پیدا نمی‌شود هر چند ایمان شما درست باشد.
اگر شخصی بیماری پوستی داشته باشد و تنها راه بهبودی وی قرار گرفتن در معرض نور خورشید باشد سپس در اتاقی تاریک و مرطوب نشسته و بگوید: چه نور درخشانی و چه خورشید شفا بخشی. این سخنان هیچ تاثیری ندارد. اگر تا قیامت از خورشید سخن بگویید تنها در صورتی شفا پیدا خواهید نمود که حرکت نمایید. خداوند بزرگ فرموده است: 

﴿ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ (6) ﴾
﴿ بگو من بشرى چون شمايم جز اين‌كه به من وحى مى ‏شود﴾

 

( سوره فصلت)

 و اکنون چکیده‌ی کل قرآن کریم آورده می‌شود:

 

﴿ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا(110) ﴾
﴿ بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى ‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد﴾

 

( سوره كهف)

 اگر می‌خواهید با خداوند ملاقات نمایید کار نیک کنید که انسان در لب گور فرصت بر چه چیزی حسرت می‌خورد؟

 

﴿ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا ﴾
﴿ مى‏ گويد پروردگارا مرا بازگردانيد * شايد من در آنچه وانهاده‏ ام كار نيكى انجام دهم ﴾

 

( سوره مؤمنون: 100 )

 شما موجودی متحرک هستید و حرکت یعنی کار نیک و وقت پوشش این حرکت است و ظرف کار شما، وقت است.

 

کار نیک سرچشمه از انگیزه دارد، اهداف دارد و مؤمنان در انجام آن همکاری می‌کنند:

 کار نیک تصادفی و عارضی یا هوس اتفاقی یا رویدادی مقطعی نیست. بلکه از انگیزه هایی سرچشمه می‌گیرد، اهدافی دارد و مومنان بر انجام آن همکاری می‌کنند. کار نیک بزرگترین چیز در زندگی است. شما در این دنیا برای انجام کار نیک آفریده شده اید و این کار نیک عامل ورود به بهشت می‌باشد. پس از ایمان به خدا هیچ چیز بالاتر از کار نیک نیست یعنی ایمان آن طور که گاهی فکر می‌کنید منحصر به خود و بی ارتباط با سایر چیزها نیست که شخصی کاری نکند، پیشرفتی نداشته باشد، به هیچ وجه دخالتی نداشته باشد. شما خواهری دارید که با شوهرش اختلاف دارد و بگویید به من ربطی ندارد. شما از نظر او و شوهرش احترام و جایگاهی دارید. نزد آنان بروید. یک مثال دور از موضوع می‌زنیم، مثلا یک کشور خلیجی برای حل مشکلات لبنان در این کشور دخالت می‌کند آیا همه‌ی مردم با این کار آرامش نمی‌یابند؟ اگر ما از دیرباز با هم متحد می‌بودیم دیدگاه جهان نسبت به ما دیدگاهی دیگر بود.
کار نیک و ایمان، گوشه گیری، منفی گرایی و سر به لاک فرو بردن نیست. ایمان حرکتی نیک و پاک است. کار مثبت و هدفمندی است. ساختمان استوار زمین است. بنایی استوار و بلند چون کوه که رو به سوی خداوند دارد و شایسته‌ی روش خداوندی است. خداوند سیدنا عمر بن عبدالعزیز را رحمت نماید که گفت: «شب و روز برای تو در کار اند.»
به صراحت باید گفت:مومنی که کاری نمی‌کند به هیچ وجه نزد خداوند ارزشی ندارد. خوردیم، نوشیدیم، شب نشینی کردیم، سریال‌ها را پیگیری نمودیم، خندیدیم و با این جلسه شاد شدیم و کارهای زیادی انجام دادیم. تا آنکه انسان در خود چیزی غیر طبیعی احساس می‌کند و به شما می‌گوید در دست چپ خود احساس درد می‌کند. به بیمارستان رفته و تحت مراقبت ويژه قرار می‌گیرد. اکنون می‌گوید:

 

 

﴿ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا ﴾
﴿ پروردگارا مرا بازگردانيد * شايد من در آن‌چه وانهاده‏‌ام كار نيكى انجام دهم ﴾

 

( سوره مؤمنون: 100 )

کار نیک در قیامت جایگاه انسان را بالا می‌برد:

برادران گرامی، شب و روز برای شما کار می‌کنند پس در آن دو کار نیک انجام دهید. می‌خواهم با شما و با خودم تعارف را کنار بگذارم. اکنون بیشتر مردم هزاران کار را انجام می‌دهند که در نهایت به نفع شما است. لباسی می‌خرید. خوراکی می‌خرید. در خانه‌ای سکونت دارید. خانه را مرتب کردید. برای مثال ازدواج کردید. فرزندانی دارید. تمام این‌ها عادی و معمولی است. چه کاری برای خدا انجام داده اید؟ به خاطر خشنودی خدا، در راه خدا و آن را نزد خداوند اندوخته اید؟ این کار نیک همان چیزی است که در روز قیامت مقام شما را بالا می‌برد. وقت، که ما به عنوان یکی از ارکان تکلیف در صدد بیان آن هستیم ظرف اعمال شماست. از خود بپرسید من با آن چه کرده ام؟ آیا توانسته اید دست انسانی را بگیرید؟ شما دوستی دارید آیا به او توجه کرده اید؟ آیا به دیدار او رفته اید و او را به شرکت در جلسات علمی قانع نموده اید؟ آیا فایل صوتی را به او داده اید تا گوش کند؟ مشکلی از او را حل نموده اید؟ در راستای قانع نمودن مردم برای توبه حرکت نموده اید؟ با پدر و مادرتان نیک رفتاری نموده اید؟ برادران کوچکتر از خود را مورد توجه قرار داده اید؟ چه کرده اید؟
برادران گرامی، به خدا سوگند گاهی انسان به دنبال کار نیک می‌گردد دست خود را خالی می‌بیند و تمام حرکت وی در راستای منافع خودش بوده و چیزی برای خدا انجام نداده است.

از جمله ویژگی‌های عمل نیک گستردگی دامنه و طولانی بودن آن است:

 اکنون فکر می‌کنید کار نیک شما غذا دادن است یا دعوت یا تالیف کتاب یا آشتی بین مردم؟ نوع کارتان چیست؟ این کار را ارزیابی خواهیم نمود. اولین ويژگی آن گستردگی عمل نیک است. سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم یک انسان است و به دنیا آمد و از آن رخت بر بست و چند سالی انگشت شمار خویشان خود را دعوت نمود سپس به جوار پروردگارش پیوست. به چین می‌روید و پنجاه میلیون مسلمان را می‌بینید. به آفریقا می‌روید درهر کشور آفریقایی نود درصد، هشتاد درصد، در جنوب آفریقا و در هر جایی از جهان مسلمان یافت می‌شود و اسلام درحال گسترش است. این کاری بوده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را انجام داده و دامنه‌ی آن بسیار گسترده است و تقریبا یک چهارم مساحت زمین را در بر دارد. مسلمانان یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. شش میلیارد انسان وجود دارد. مسلمانان یک و نیم میلیارد نفر اند. یک انسان این دین را آورد و دامنه‌ی آن از مغرب تا اطلس و چین گسترش یافت. بنابراین یکی از ويژگی‌های کار نیک گستردگی دامنه‌ی آن است. یکی از ويژگی‌های کار نیک طولانی بودن زمان بقای آن است. برخی از کارها پس از یک ساعت پایان می‌یابد. مثلا به کسی غذا می‌دهید. یک وعده غذایی، آن را خورد و از شما سپاسگزاری نمود و تمام شد. برای شب هم گرسنه است، شامش را خورد و پایان یافت. شخصی به شخصی دیگر چیزی می‌آموزد و هرگاه آن علم به کر گیرد، برایت دعا می‌نماید.
باری یکی از دوستان ما که وفات یافته و خداوند او را رحمت کند کارگاه شیرینی پزی داشت. مردی غیر مسلمان از آن سوی کشور وارد مغازه اش شد. به او گفت روش ساخت شیرینی کاتو را به من می‌آموزی؟ به او گفت بفرما. او را وارد نمود و خوشامد گفت و در مقابل وی آن شیرینی را به طور کامل و آموزشی پخت. به همین بسنده نکرد بلکه برایش دستورالعمل نوشت. به ای گفت شما دو باره نزد من بپز. سوگند خورد که سی سال آن شخص از حسکه در شمال شرق سوریه نزد وی به شام می‌آمد و از او سپاسگزاری می‌نمود. کاری انجام داد و در آن حرفه را به کسی آموخت که مایه‌ی روزی اش گردید و حتی از او نپرسید اهل کجایی. بنده‌ی خدای بزرگ بود:

 

﴿ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى (8) ﴾
﴿ نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است﴾

 

( سوره مائده )

 دندانپزشکی برایم می‌گفت که زن بیماری نزد او آمد و نیاز به ترمیم دندان داشت. وی معلم و درآمدش کم بود. و هر وقت می‌خندید دندان‌های جلوی دهانش زشت می‌شد و هزینه‌ی این عمل بیش از حد توانش بود. پس از آن که به دلیل هزینه‌ی بالا از ادامه‌ی درمان عذرخواست، پزشک به او گفت: آیا این ترمیم دندان را به عنوان هدیه از من می‌پذیری؟ پاسخ داد خداوند خیرت دهد. به خدا سوگند می‌خورد که شش ماه پس از آن در زندگی احساس می‌کرده در بهشت است؛ زیرا وی کاری بزرگ در راه خدا و بدون دستمزد انجام داده بود.

 

کسی که به دیگران خدمتی کند این کار وی تا روز قیامت نزد خداوند اندوخته می‌ماند:

شما کاری انجام می‌دهید بدون هیچ عوض و مقابلی، بدون تشکر، ستایش، سفید، سیاه، زد و یا سبر، در راه خدا آن را انجام می‌دهید. آیا تا کنون در راه خدا به کسی خدمتی نموده اید؟ این کار شما نزد خداوند اندوخته می‌شود.
بزرگترین کار، کاری است که دامنه‌ی گسترده و بقای بیشتری داشته باشد. یک چینی به دیدار ما آمده بود. یکی از برادران ما همراه او بود. اوضاع را غیرعادی دید و به او گفت گویا شما در تعطیلات هستید، گفت آری، گفت به چه مناسبتی؟ گفت ما پیامبری داریم که امروز ولادت اوست. گفت از چند سال پیش؟ گفت هزار و پانصد سال پیش. شوکه شد و گفت هزار و پانصد سال پیش بوده و هنوز شما او را به یاد دارید؟ طبیعتا کار نیک دوام بسیاری دارد.
اکنون گستردگی دامنه و طول بقای اعمال را ببینید. نفوذ به ژرفای نفس. شخصی را می‌بینید وارد جلسه‌ی علمی می‌شود اما بدان پایبندی ندارد. صد بار شنیده که بازی تخته نرد حرام است به شما می‌گوید: دلمان گرفته است و تا ساعت دو نیمه شب بازی می‌کند درحالی که این بازی حرام است اما او حتی نمی‌پرسد. تاثیرش عمقی نبوده است. گاهی کسی را پند می‌دهید و تاثیر شما به عمق وجود او می‌رسد و برای همیشه پرهیزگار می‌شود. ما کار نیکی می‌خواهیم که زمان تاثیر آن دراز و دامنه‌ی آن گسترده و تاثیر آن عمیق باشد بنابراین اگر چنین کاری می‌کنید گوارایتان باشد؛ چراکه درازمدت، گسترده و با تاثیر فراوان است. 

در آخر الزمان و در زمان فساد جوامع اجر و پاداش بیشتر است:

 اکنون ويژگی دوران حاضر، ارتباط این زمان با اعمال نیک چیست؟ بازدارنده‌ها و موانع فراوانی وجود دارد. ما در دهه‌ی پنجاه هیچی چیزی نداشتیم. تنها یک مدرسه و خانه وجود داشت. و راه هم دور بود. اکنون مدرسه و خانه هم هست. راه پر از زنان نیمه برهنه است. اینترنت وجود دارد. سایت‌های منحرف و مبتذل و ماهواره‌ها و مجله‌های منحرف کننده وجود دارد. همه چیز وجود دارد. این‌ها همه موانع و مشکلات است. گاهی خانواده مانع می‌شود و گاهی شغل مانع است. موانعی وجود دارد که میان شما و اطاعت از خداوند فاصله می‌اندازد و نیز بازدارنده هایی وجود دارد که شما را از پرستش خداوند باز می‌دارد برای همین، پاداش اعمال صالح در این زمان بسیار زیاد است.
مشتاق دوستدارانم شده ام، گفتند: ما دوستدارانت نیستیم؟ فرمود: خیر، دوستان من مردمانی اند که در آخرالزمان می‌آیند که دینداران آنان مانند کسانی اند که اخگر داغ را در دست گرفته باشند و پاداش آنان مانند پاداش هفتاد تن است. گفتند: مانند پاداش هفتاد تن از ما یا از آنان؟ فرمود: بلکه مانند پاداش هفتاد تن از شما؛ زیرا شما در راه خیر حامی و پشتیبان دارید اما آنان ندارند. 

پس از ایمان به خدا، کار نیک والاترین درجه را داراست:

 برادران، اکنون به صراحت می‌گویم: 

 

﴿ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ (16) ﴾
﴿ پس به غار پناه جوييد﴾

 

(سوره كهف)

 خانه‌ی شما غار است، مسجد جامع شما غار است، پس به غار پناه جویید، به خانه تان بروید، خانه تحت کنترل شماست، صحنه‌ی زشتی در آن مشاهده نمی‌کنید، شهوت انگیزی در آن وجود ندارد. به مسجد جامع خود وارد شوید.
موانع و بازدارنده‌ها زیاد است. پاداش بسیار زیاد است. موانع و بازدارنده‌ها هم بسیار است. زمانی که جوامع به فساد کشیده شود و حالات پریشان گردد، حاکمان ستم روا دارند، قدرتمندان ظلم کنند، و ثروتمندان خوشگذرانی کنند، علماء چاپلوسی کنند، فحشا رواج یابد، زشتی رخ نماید و معروف از بین رود، پاداش عبادت چند برابر می‌گردد.

 

(( عبادة في الهرج كهجرة إلي ))
((عبادت در زمان فتنه مانند مهاجرت به سوی من است))

 

[ مسلم از معقل بن يسار ]

 در زمان فتنه برادران، من می‌خواهم که اگر بتوانم تاثیر بسیار زیاد کار نیک را بیان کنم، پس از ایمان به خداوند در زندگی تان چیزی بالاتر از کار نیک ندارید که به وسیله‌ی آن به دیدار خداوند خواهید بروید. عمل نیک یعنی از منافع خود دست بکشید، خداوند می‌فرماید:

 

﴿ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ ﴾
﴿ و كار شايسته‏‌اى انجام دهم كه آن را خوش دارى﴾

( سوره نمل: 19 )

 چه کار نیکی او را خشنود می‌کند؟ گفت اگر خالصانه و درست باشد. خالصانه یعنی در راه خدا و درست یعنی مطابق سنت باشد. همیشه در پایان هر روز از خود بپرسید امروز چه کرده ام؟ آیا گرسنه‌ای را سیر کرده اید؟ آیا برهنه‌ای را پوشانده اید؟ آیا به عیادت بیماری رفته اید؟ آیا به خاطر خدا از دوستی دیدن نموده اید؟ آیا مالی انفاق نموده اید؟ آیا کار نیکی انجام داده اید؟ آیا صله‌ی رحمی به جا آورده اید؟ آیا مقاله‌ای در راستای دعوت به شناخت خداوند نوشته اید؟ این‌ها کار است.

 

برای انسان مهم این است که کار نیکی انجام دهد که اثر آن پس از مرگش باقی بماند:

باید به یک حقیقت مهمی بپردازم. بزرگترین اعمال نیک کارهایی است که پس از مرگتان باقی بماند. علمایی هستند که جان به جان آفرین تسلیم کرده اند اما سخنرانی هایشان روزانه پخش می‌شود، گویا آنان زنده اند. من بر این باورم که جسمشان نابود شده است اما سخنرانی‌های آنان هر روزه در بیشتر رسانه‌ها پخش می‌شود و در مقابل ترانه خوانانی بوده اند که مرده اند و زیر خروارها خاک رفته اند و ترانه هایشان نیز روزانه گوش داده می‌شود. دسته‌ی اول سخنرانی هایی که از آنان پخش می‌شود صدقه‌ی جاریه است و گروه دیگر که ترانه هایشان پخش می‌شود برایشان گناه جاریه است بنابراین مهم این است که عملی نیک انجام دهید که پس از مرگتان اثر آن باقی بماند. از اینجاست که پیامبر علیه الصلاة والسلام می‌فرماید: 

(( إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ: إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ ))
((وقتی انسان می‌میرد اعمال او قطع می‌شود به جز سه عمل: صدقه‌ی جاریه یا علمی که سود رساند و یا فرزندی صالح که برایش دعا کند)) 

[ مسلم از ابوهريره ]

 بسیاری از مردم فرزند می‌آورند، آیا به ذهنتان خطور کرده که بگویید از این عالمی بسازم؟ دعوتگری شود؟ بسیار به او اهمیت دهید؟ به باور و عقیده اش اهمیت دهید؟ به ایمان، اخلاق، دین و درس او اهمیت دهید؟ آیا به خاطر او تلاش زیادی کرده اید؟
احساس پدری که فرزندی صالح دارد که پس از او مردم را به خدا دعوت می‌کند این احساسی غیر قابل توصیف است.

 

(( إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ: إِلَّا مِنْ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ ))
((وقتی انسان می‌میرد اعمال او قطع می‌شود به جز سه عمل: صدقه‌ی جاریه یا علمی که سود رساند و یا فرزندی صالح که برایش دعا کند))

 

[ مسلم از ابوهريره ]

بدبخت ترین مردم کسی است که پس از مرگ اعمال او قطع گردد:

 زمانی که انسان کاری بکند و با مرگ کارش تمام می‌شود. بدبخت ترین انسان کیست؟ کسی که وقتی بمیرد و عملش قطع گردد احساس درد کند و مهم این است که پس از مرگ کار شما باقی بماند. باری یک سخنرانی ارائه دادم که بسیار موفقیت آمیز بود و آن را از تفسیر قرطبی گرفته بودم. این تفسیر هزار سال پیش نوشته شده است. پس از پایان سخنرانی برادران از آن تعریف و تمجید کردند و از آن تاثیر پذیرفتند. به تفسیر قرطبی سبحان الله گفتم که وی تفسیری نگاشته و من از این تفسیر در این سخنرانی استفاده نمودم.
وقتی کتابی از خود به جا گذاشتید، دعوتی را باقی گذاشته اید، موسسه و مدرسه‌ی دینی و یتیم خانه و کلینیکی از خود باقی گذاشته اید.، آیا عمل نیکی باقی گذاشته اید؟ کار نیک راز وجود شما بر روی زمین است. در حدیثی دیگر به تفصیل فرموده است:

 

(( إن مما يلحق المؤمن من عمله وحسناته بعد موته علماً علمه ونشره، أو ولداً صالحاً تركه، أو مسجداً بناه، أو بيتاً لابن السبيل بناه، أو نهراً كراه، أو صدقة أخرجها من ماله في صحته وحياته، تلحقه من بعد موته.))
((از آن‌چه از نیکی‌ها و عمل مؤمن پس از مرگش به او می‌رسد، این است: علمی که آن را آموزش و نشر داده است و فرزند صالحی که از خود به جای گذاشته و قرآنی که از او به ارث مانده یا مسجدی که بنا کرده یا منزلی که برای مجاهدان در راه خدا - یا مسافران- ساخته، یا جوی آبی که برای استفاده‌ی عموم راه‌اندازی کرده و یا صدقه‌ای که در زندگی در حال صحتش در راه خدا داده، همه‌ی این‌ها پس از مرگ هم به مؤمن می‌رسد))

 

[صحيح ابن خزيمه از ابوهريره ]

هر انسانی باید به کار نیکی بیندیشد که پس از مرگش باقی بماند:

 هر کار نیکی که پس از مرگ شما باقی بماند از والاترین اعمال نیک به شمار می‌رود و من به طور جدی امیدوارم هر برادر بزرگواری به یک کار نیک ماندگار بیندیشد که پس از مرگ باقی بماند. طبیعتا این کارهای همیشگی اغلب کارهای دعوت هستند. یعنی شما در هدایت شخصی مشارکت دارید در این صورت اعمال نیک او به حساب شما گذاشته می‌شود. اعمال خاندان شما به حساب شما هم گذاشته می‌شود. اعمال پیروان آنان نیز در نامه‌ی اعمال شما درج می‌گردد. بنابراین برادران: 

(( مَن سَنَّ في الإِسلام سُنَّة حَسَنَة فله أجرُها وأجرُ من عمل بها من بعده، من غير أن يَنْقُصَ من أجورهم شيء، ومن سَنَّ في الإِسلام سُنَّة سيِّئة كان عليه وِزْرُها وَوِزْرُ مَنْ عمل بها من بعده، من غير أن ينقُصَ من أوزارهم شيء ))
((هرکس در اسلام روشی نیکو پدید آورد برایش ثواب آن نوشته می‌شود واجر و پاداش کسانی هم که بعد از او آن عمل و روش را انجام دهند برایش نوشته می‌شود ، بدون اینکه از پاداش آنان کاسته شود؛ وهرکس در اسلام کاری یا راه و روشی بد بوجود آورد گناه آن عمل و کسانی هم که بعد از او بدان کار عمل می‌کنند برایش نوشته خواهد شد ، بدون اینکه از گناه آنان کاسته شود))

 

[مسلم از جرير بن عبد الله بجلي]

 وقتی بیدار می‌شوید بیندیشید:

 

(( مَنْ كانَتِ الآخرةُ هَمَّهُ، جعل الله غِناه في قلبه، وجمع عليه شَمْلَهُ، وأتَتْهُ الدنيا وهي راغِمَة، وَمَنْ كانت الدنيا هَمَّه، جعل الله فَقْرَه بين عينيه، وفَرَّق عليه شَمْلَهُ، ولم يأتهِ من الدنيا إلا ما قُدِّر له ))
((هر کس هم و غمش آخرت باشد الله بی نیازی را در دلش قرار می‌دهد و توانایی‌هایش را متمرکز می‌گرداند و دنیا علی رغم میلش به سوی وی می‌آید، اما هر کس همّ و غمش جمع آوری مال دنیا باشد الله تعالی فقرش را در برابر چشمانش قرار می‌دهد و توانایی‌هایش را پراکنده می‌گرداند و مال دنیا به سویش نمی‌رود مگر به همان اندازه که برایش مقدر شده است.))

 

(ترمذي از أنس بن مالک ].

 وقتی بیدار می‌شوید اولین فکر این است که صبحانه چه بخوریم؟ مثلا اگر هنگام پگاه یادتان بیاید وقتی سیدنا عمر ضربه خورد و در حال مرگ و پیوستن به ملکوت اعلی بود پرسید آیا مسلمانان نماز صبح را خواندند. برخی از انسان‌ها بسیار دانا هستند و مشغله‌ی آنان اطاعت از خداوند بزرگ و گسترش حقیقت و بزرگداشت ارزش‌های اسلامی است.

 

اولویت با وقت نیست با کار نیک است:

 وای، وای و باز هم وای بر کسانی که مرگشان فرا رسیده و گمراهی و گناهانشان پس از آنان باقی مانده است. شما اگر کتابی تالیف نمودید که سراسر گمراهی است و آنگاه انسان می‌میرد. هر کسی که آن را بخواند و از اندیشه‌های آن تاثیر بپذیرد وگمراه شود در کارنامه‌ی اعمال مولف نوشته می‌شود بنابراین اگر مؤلف یا صاحب انتشارات هستید و یا هر کتابی را منتشر می‌کنید، اگر مرتکب گناهان کبیره شده اید، می‌توانید توبه کنید اما اگر کتابی گمراه کننده چاپ کردید و این کتاب توزیع شد، دیگر راه چاره‌ای وجود نخواهد داشت.
می گوید خوشا به حال آنان که زیر خاک اند و عامل هدایت مردم بوده اند و کارهایشان مایه‌ی خوشبختی انسان‌ها شده است. ابن عطاء الله اسکندری سخن جالبی دارد: چه بسا عمری طولانی باشد ولی نفع رسانی اش اندک باشد و چه بسا عمری کوتاه باشد اما سود فراوانی برساند. و کسی که عمری با برکت داده شود در زمان اندکی الطافی را دریافت می‌کند که در عبارت نمی‌گنجد و به توصیف نمی‌آید.
به صراحت می‌گویم اگر عمر زمانی را شصت، هفتاد، هشتاد، یا چهل سال محسوب نماییم. عمر زمانی را به باز کردن یک فروشگاه تجاری در یک روز کامل تشبیه می‌کنیم. اگر شخصی آن را دوازده ساعت باز کند و درآمدش پانصد لیره باشد و شخصی دیگر آن را یک ساعت باز کند و پنج هزار درآمد داشته باشد، کدام یک سود بیشتری می‌کند؟ وقت ارزشی ندارد، اولویت با درآمد است چقدر فروختید؟ گاهی در یک ربع معامله‌ای هشت میلیونی انجام می‌شود و گاهی تمام روز کاری و ساعت‌ها فریاد تنها پانصد لیره در روز در پی دارد. ده ساعت فریاد زدن. اولویت به زمان نیست بلکه اولویت با عمل است. بنابراین خداوند تمام سخنان را در عمر شما می‌افزاید. عمر افزایش نمی‌یابد اما لبریز از اعمال نیک می‌گردد و گاهی نیز پر از کار نیک نیست یعنی یکی از علمای الجزایر ابن بادیس کمتر از پنجاه سال زیست و شافعی کمتر از پنجاه سال زیست و بیش از حد در خوردن میانه روی می‌کرد و روزی دو ساعت می‌خوابید، توانست تمام الجزایر را بیدار کند و با مفهومی دینی و با ارزش‌های دینی بتواند با استعمار مقاومت نماید و پیروز شود. در هر جا در الجزایر که می‌رفتید واژه‌ی ابن بادیس بر سر زبان‌ها بود. ایمان در آن موج می‌زد. الگویی بود که در مقابل اروپا ایستاد. دانشمندی بود. انسان گاهی آغاز دارد اما پایان ندارد.
چه بسا عمری طولانی و برکتش اندک باشد.
به شما می‌گوید نود و هشت سال زیست ولی کاری انجام نداد. نووی کمتر از پنجاه سال زیست و کتاب هایی از خود به جا گذاشت که تعداد آن را تنها خدا می‌داند. ریاض الصالحین، شرح صحیح مسلم، کتاب فقهی بسیار بزرگ بغية المحتاج. 

والاترین اعمال نیک این است که خداوند به وسیله‌ی شما کسی را هدایت کند:

 عمل نیک راز وجود و هدف وجود ماست. والاترین اعمال نیک این است که خداوند کسی را به دست شما هدایت کند.
پیامبر علیه الصلاة والسلام می‌فرماید: ای علی:

 

 

(( فَوَ اللَّهِ لَأَنْ يُهْدَى بِكَ رَجُلٌ وَاحِدٌ خَيْرٌ لَكَ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ))
((به خدا سوگند که اگر خدا، یک نفر را به وسیله تو هدایت کند، برای تو از شتران سرخ مو بهتر است))

 

[ متفق عليه از سهل بن سعد].

(( خير له مما طلعت عليه الشمس ))
((از آنچه آفتاب بر آن بتابد براى تـوبهتر و ارزنده تر است))

[طبرانی از ابورافع ].

(( خير لك من الدنيا وما فيها ))
((از دنیا و آنچه در آن است برایت بهتر است))

[احاديث الإحياء اثر عراقي ].

 اما هدایت نیاز به تلاش دارد، نیاز به احسان دارد، باید با احسان و کار نیک درست دل کسی را که به خدا دعوت می‌دهید، بگشایید تا ذهن او برای پذیرش بیانات شما باز کند. دل او را با نیکی به او باز کنید تا ذهن خود را برای پذیرش سخنان شما باز کند. نیکی و احسان پیش از بیان، الگو پیش از دعوت، بیشترین تاثیر شما زمانی است که خود الگو باشید. پیش از دعوت دادن الگو باشید. رفتار کامل را پیشه کنید تا مردم را متاثر از خود ببینید حتی اگر یک کلمه نگفته باشید. همیشه من شواهد زیادی دارم، اگر سخنی نگویید امانت داری شما الگو است، راستگویی شما الگو است، کار درست الگو است، پاکدامنی شما الگو است، پرهیزکاری شما الگو است، بنابراین الگو پیش از دعوت است. احسان پیش از بیان، اصول پیش از فروع، و پرداختن به اصول و نه اشخاص و مفاهیم و مضمون‌ها ،و پرداختن به تربیت و نه بی تربیتی و این‌ها همه اصول است. وقتی می‌بینید انسانی به خاطر کار شما در راه حق می‌رود احساس خوشبختی توصیف ناپذیری دارید واین اعمال نیک دعوتگرانه است که پس از مرگ باقی می‌ماند. طبیعتا معنای سخن الله بزرگ:

 

﴿ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً (120) ﴾
﴿ به راستى ابراهيم پيشوايى مطيع خدا بود ﴾

 

( سوره نحل )

 با کارهای نیک خود پیشوا و الگو بود. یعنی باید در همه‌ی جان‌ها تاثیر داشته باشید.

 

دنیا خانه‌ی تکلیف است و آخرت خانه شرف:

 زندگی خانه‌ی عمل است و خانه‌ی آرزو نیست. زندگی خانه‌ی تکلیف است. زندگی خانه‌ی تکلیف و نه تشرف است. زندگی، خانه‌ی تلاش است:

 

 

﴿ يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ﴾
﴿ اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد﴾

 

( سوره انشقاق )

 زندگی تلاش است. بنابراین باید از این دیدار نتیجه بگیریم که پس از ایمان به الله هیچ چیزی بالاتر از کار نیک نیست که ماندگار، دامنه دار و تاثیرگذار باشد و این کار نیک هر چقدر به دعوت به خدا نزدیک تر باشد احتمال ماندگاری آن پس از مرگ بیشتر است و خوشا به حال آنانکه زیر خراوارها خاک خفته اند و مردم با دعوت آنان هدایت می‌شوند و با کارهای گذشته‌ی آنان تاثیر می‌پذیرند و این لطف بزرگ خداوند است.
در درس آینده ان شاء الله موضوع کار نیک را ادامه می‌دهیم و به موضوعاتی می‌پردازیم که آن را روشن تر سازد و نهادینه تر کند. ان شاء الله. 

موضوع علمی: 

جسم انسان از نشانه‌های دال بر بزرگی خداوند بزرگ:

 به موضوع علمی می‌پردازیم، نزدیک ترین چیز به ما جسم است و دلیل آن:

 

﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(4) ﴾
﴿ بخوان به نام پروردگارت كه آفريد * انسان را از علق آفريد * بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است * همان كس كه به وسيله قلم آموخت﴾

 

( سوره علق )

 یعنی هر کس به یقین می‌داند که وی تخمکی در تخمدان مادرش و اسپرمی در پشت پدر بوده است. اسپرم با تخمک لقاح شده است. سپس تقسیم شده و بعد از نُه ماه تبدیل به جنینی شده که سر، مغز، مو، دو چشم، دو گوش، بینی، دهان، زبان، مری، نای، معده، روده، ریه، پانکراس، کبد، صفراء، ماهیچه ها، استخوان و پوست دارد. این‌ها کی ساخته شده است؟ معجزه‌ای والاتر از تخمکی به اندازه‌ی ذره‌ی نمک وجود دارد که تقریبا دیده نمی‌شود و پس از نُه ماه تبدیل به کودکی کامل می‌شود که گریه می‌کند، می‌خندد، می‌بیند، می‌شنود، می‌خورد و گرسنه می‌شود.

 

1 ـ چربی هایی که خداوند در دستگاه گوارش جنین گذاشته از نشانه‌های بزرگی او است:

به عنوان مثال دستگاه گوارش عبارت از لوله هایی است؛ مری لوله است، سپس معده است و پس از آن روده‌ی کوچک و روده‌ی بزرگ و تمام این‌ها لوله است. اگر این لوله‌ها به هم بچسبد و تبدیل به نواری شود کودک هرگز نمی‌تواند زندگی کند، چه چیزی باعث می‌شود که لوله باشد و به هم نچسبد و نواری شکل نشود؟ خداوند بزرگ ماده‌ای چربی مانند و سیاه رنگ در آن قرار داده است تا به یکدیگر نچسبد. ماده‌ای چرب. اکنون کودک تبدیل به نوزادی شده که پستان مادر را می‌گیرد. پستان مادر در چهل و هشت ساعت اول چه چیزی به او می‌دهد؟ ماده‌ای که هیچ ربطی به شیر ندارد. این ماده چربی‌های دستگاه گوارش را ذوب می‌کند بنابراین کودک از زمان زایمان تا چند روز ماده‌ای سیاه رنگ از مقعدش خارج می‌شود و این ماده همان چربی هایی است که خداوند در دستگاه گوارش او قرار داده است. این چه حکمتی است؟ برای که این لوله‌ها به هم نچسبد باید پر از چربی باشد و پس از ولادت ناگزیر باید این چربی‌ها باز شود سپس از پستان مادر ماده‌ای ترشح می‌شود که این چربی‌ها را ذوب می‌کند تا راه راه دهان به معقد باز شود و آنگاه پستان مادر را می‌گیرد.

 

2 ـ قدرت خداوند بزرگ در ایجاد بازتاب مکیدن در کودک:

نشانه‌ای دیگر، گرفتن پستان مادر است که فرایندی بسیار پیچیده است و قابل آموزش نیست. وقتی خداوند بزرگ برخی از حالت‌ها را بیان می‌کند و آن زمانی است که اگر کودک خوب نمکد ناگزیر می‌میرد. خداوند همه‌ی ما را در هنگام تولد به فرایندی به نام بازتاب مکیدن مجهز نموده. وقتی کودک از شکم مادر بیرون می‌آید هنگام پاکیزه نمودنش گاهی انگشت پرستار از کنار دهان او می‌گذرد، کودک بلافاصله آن را می‌مکد و معنای مکیدن این است که لب هایش را محکم می‌بندد و هوا را می‌کشد. هیچ قدرتی در زمین قادر نیست به این کودک بیاموزد تا به محض تولد پستان مادر را بگیرد. پدرجان، خداوند تو را بیامرزد برای این که بخوری و نمیری، می‌فهمی؟ در زمین قدرتی برای آموزش وی هست؟ چه کسی این قدرت با مکانیزم پیچیده را در مکیدن پستان مادر در او نهاده است؟ ناگزیر دو لب باید محکم نوک پستان را بگیرد و سپس باید مکش هوا انجام شود تا همراه هوا شیر بیاید و دانشمندان آن را بازتاب مکش نامیده اند.
اول این که پستان مادر ماده‌ای ترشح می‌کند که هیچ ربطی به شیر ندارد و ماده‌ای حلال چربی است تا دستگاه گوارش را باز و روان کند سپس خداوند این کودک را به نیروی بازتاب مکش مجهز نموده تا به محض گرفتن پستان مادر بتواند لب هایش را بر نوک پستان محکم نماید و هوا را بکشد تا شیر برایش بیاید. 

3 ـ بستن سوراخ بوتال میان دو دهلیز پس از تولد انسان با قدرت الله بزرگ:

در رحم مادر هوا وجود ندارد و شش‌ها کار نمی‌کنند و به خاطر گردش خون خداوند میان دو دهلیز سوراخی باز نموده که خون میان دو دهلیز در جریان باشد و در هنگام تولد لخته‌ای می‌آید و آن سوراخ را می‌بندد، این قدرت کیست؟ قدرت خداوند بزرگ است. اگر این سوراخ بسته نمی‌شد هیچ کس در این کلاس درس حضور نداشت و هر کس سوراخ بوتال در وی بسته نشود چند سالی زندگی می‌کند و سپس بر اثر بیماری آب سیا یا گلوکوم می‌میرد؛ زیرا خون در این زمان به ریه‌ها نمی‌رسد. راه ساده تر اینجاست. از جایی به جایی دیگر جریان می‌یابد اما چه قدرتی این سوراخ را می‌بندد؟ نشانه هایی وجود دارد که بر بزرگی الله بزرگ دلالت دارد. 

4 ـ انقباض نرم و همزمان رحم در طی تولد:

 بنابراین نزدیک ترین چیز به شما جسم شماست که همراه شماست، سوراخ بوتال، بازتاب مکیدن، ماده‌ی ذوب کننده‌ی چربی‌های دستگاه گردش همه را خداوند در انسان نهاده است. چیزهای بسیاری است که اگر نبود انسان زنده نبود.
در طی تولد رحم نرم و همزمان انقباض پیدا می‌کند یعنی ابتدا هر ساعت یک مرحله و سپس هر پنجاه دقیقه، هر چهل دقیقه، هر ده دقیقه، هر پنج دقیقه و هر دقیقه منقبض می‌شود تا اینکه کودک خارج می‌شود و پس از آن رحم کاملا منقبض می‌شود و گویی تبدیل به تکه سنگی می‌شود زیرا ده‌ها هزار رگ پاره شده است، با این انقباض شدید تمام این رگ‌ها بسته می‌شود. اگر انقباضات رحم را پیش و پس از زایمان بر عکس کنید جنین بر اثر خفگی خواهد مرد و مادر از شدت خونریزی می‌میرد:  

﴿ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ (20) ﴾
﴿ سپس راه را بر او آسان گردانيد﴾

 

( سوره عبس )

 رحم همزمان، نرم و سریع منقبض می‌شود. ابتدا فقط به منظور خارج شدن نوزاد، اما پس از تولد این انقباض برای جلوگیری از خونریزی هزاران رگ پاره شده صورت می‌گیرد. پزشک یا ماما وقتی می‌بیند رحم مانند تکه سنگی سفت شده است می‌گوید زایمان طبیعی وسالم بوده است ولی اگر رحم نرم باشد خطر مرگ مادر با خونریزی وجود دارد، این قدرت کیست؟ 

﴿ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ (20) ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ (21) ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ (22) كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ(23) ﴾
﴿ سپس راه را بر او آسان گردانيد * آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهاد *سپس چون بخواهد او را برانگيزد * ولى نه هنوز آنچه را به او دستور داده به جاى نياورده است ﴾ 

( سوره عبس )

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر